اهداف پشت پرده محصولات اصلاح شده ژنتیکی + تصاویر
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بازدید : 609
نویسنده : میثم حیدری

 


آیا مهندسی ژنتیکی برای رفع گرسنگی و کسب سودهای مالی متعاقب آن پیگیری می‌گردد؟ محصولات اصلاح شده ژنتیکی چقدر ترویج یافته‌اند؟ آیا ماجرا به همین جا ختم می‌شود یا در پشت پرده رویدادهای دیگری رخ می‌دهند؟ برای رازگشایی از این سؤالات با گزارش ویژه مشرق همراه شوید...
yamahdi به نقل از واحد گزارش‌های ویژه مشرق: پیشرفت‌های تکنولوپی بشریت به مرحله‌ای رسیده است که امروزه می‌توان در ژن‌ها و هسته‌های سلولی موجودات، تغییر و تحولاتی را ایجاد نموده و پدیده‌ها و موجوداتی جدید اعم از گیاهی و جانوری را خلق نمود، حتی اخیرا در کشور خودمان نیز تلاش‌هایی صورت گرفته تا در حوزه علوم ژنتیکی و نیز تولید محصولات اصلاح شده به توانایی‌هایی علمی جدید دست یافته شود، اما اما سوالی که در این میان بدون پاسخ و مبهم مانده این است که آیا پدیده‌ دستکاری در ماهیت و عناصر متشکله‌ موجودات و مخلوقات خداوند، امری بی‌خطر و فاقد عوارض زیست‌محیطی و بهداشتی و ... است؟ مقاله‌ زیر، به اجمال، مطالبی درباره‌ این سوال مطرح کرده است.



تغییر ساختار طبیعی ژن‌ها چه پیامدهایی در پی خواهد داشت؟

 


مروری بر تاریخچه پیدایش محصولات ژنتیکی

دانشمندان برای اولین بار در سال 1946 متوجه شدند که می‌توانند DNA را بین ارگانیسم‌ها منتقل نماید.[1]در سال 1995 یک شرکت بیوشیمیایی به نام مونتسانو (Monsanto)، یکی از بزرگترین غول‌های کنونی عرصه محصولات ژنتیکی، یک دانه سویای مقاوم در برابر علف هرزه را معرفی نمود.

 


مونتسائو، غول عرصه مواد غذایی ژنتیکی


در سال 1995،‌"آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا" گوجه فرنگی‌های تولید شده به روش ژنتیکی را تأیید نمود و بدین ترتیب آنها تبدیل به اولین محصولات ژنتیکی دارای مجوز در آمریکا شدند. اولین محصول ژنتیکی و تجاری گوجه‌فرنگی‌هایی بودند که در اوایل دهه 1990 در ایالت کالیفرنیای آمریکا تولید شده و به بازار عرضه گشتند. این، محصول که با نام FlavrSavr خوانده می‌شد به صورت ژنتیکی متحمل تغییراتی گشته بود تا پس از چیده شدن مدتی طولانی سالم مانده و فاسد نشود.[2]

 


گوجه‌فرنگی اولین محصل غذایی بود که با اصلاحات ژنتیکی روانه بازار گشت


در سال 1996 اولین نمونه از دانه روغنی ژنتیکی کانولا نیز به بازار آمد. در سال 2000، دانشمندان اعلام نمودند که می‌توانند محصولات غذایی را به منظور افزایش مواد مقوی آنها تحت اصلاحات ژنتیکی قرار دهند. در سال 2005، یونجه اصلاح‌شده در بازارهای آمریکا مورد داد و ستد قرار گرفت. هم‌اکنون در سال 2012، آمریکا رتبه اول را در میان تعداد زیاد کشورهایی که محصولات اصلاح شده ژنتیکی تولید می‌کنند به خود اختصاص داده است.[3]

 


رشد سریع بازار محصولات ژنتیکی

بین سال‌های 1996 و 2011، مجموع کل زمین‌های تحت کشت محصولات ژنتیکی 94 برابر شده و از 17/000 کیلومتر مربع به 1/600/000 مربع رسید.[4] در سال 2010، ده درصد از کل زمین‌های کشاورزی جهان زیر کشت محصولات ژنتیکی قرار داشتند.[5]

 


دهه گذشته شاهد رشد سریع محصولات غذایی ژنتیک اصلاح شده بوده


اگرچه بخش اعظمی از محصولات ژنتیکی در آمریکای شمالی تولید می‌گردند اما در سال‌های اخیر شاهد رشد چشمگیر این پدیده در کشورهای جهان سوم بوده‌ایم. در سال 2011 در حدود 29 کشور جهان مشغول به تولید محصولات ژنتیکی بوده و در مجموع قریب به 16/7 میلیون کشاورز در این حوزه مشغول به کار بودند. در همین سال، کشورهای جهان سوم 50 درصد محصولات ژنتیکی را تولید نمودند.

برای مثال، بیشترین میزان رشد در نواحی زیر کشت محصولات ژنتیکی در سال 2011 در کشور برزیل رخ داد (303/000 کیلومتر مربع در سال 2011 و 254/000 کیلومتر مربع در سال 2010). از سال 2002 نیز تاکنون تولید انواع مختلف گیاه پنبه اصلاح شده ژنتیکی در هند شاهد رشد چشمگیری بوده است (پنبه یکی از منابع اصلی تولید روغن گیاهی و نیز خوراک دام است). در سال 2011، 106/000 کیلومتر مربع از زمین‌های کشاورزی هند زیر کشت پنبه ژنتیکی قرار داشتند. در سال 2011 کشورهایی که بیشترین میزان تولید محصولات کشاورزی اصلاح شده ژنتیکی را داشتند عبارت بودند از آمریکا، برزیل،‌آرژانتین، هند، کانادا، چین، پاراگوئه، پاکستان، آفریقای جنوبی، اروگوئه، بولیوی، استرالیا، فیلیپین، میانمار، بورکینافاسو، مکزیک و اسپانیا.[6] بر اساس تخمین‌های برآورد شده توسط "مجمع تولید کنندگان خواروبار آمریکا" در سال 2003، 70 الی 75 درصد از محصولات غذایی در آمریکا دارای محصولات ژنتیکی اصلاح شده بودند.[7]

 


نقشه جهانی غذای اصلاح شده ژنتیکی

پنج کشوری که 95 درصد از کل غذای اصلاح شده ژنتیکی را تولید می‌کنند با رنگ نارنجی مشخص شده‌اند

 


آیا تغییرات ژنتیکی فقط مختص گیاهان بوده؟

جواب این سؤال منفی است. دانشمندان سعی نموده‌اند که برای افزایش محصولات تولیدی از حیوانات در آنها نیز تغییرات ژنتیکی انجام دهند. سال گذشته دانشمندان چینی 300 گاو تغییر ژن یافته را پرورش دادند که شیر آنها شباهت زیادی به شیر انسان‌ها داشت. در تولید این گاو‌ها از ژن‌های انسانی استفاده شده بود.[8]در ژاپن، محققین یک موش تغییر ژن یافته تولید نمودند که با مانند قناری آواز می‌خواند.[9] یک شرکت آمریکایی توانسته است ماهی‌های سالمون بسیار بزرگ و عضلانی تولید نماید که با سرعتی سه برابر یک ماهی سالمون معمولی رشد می‌کنند.[10]

 


چینی‌ها گاو‌هایی پرورش داده‌اند که شیر انسان تولید می‌کنند

اما موارد فوق تنها نمونه‌هایی هستند که در سطح رسانه‌ها مطرح می‌گردد. تولید فزاینده مواد غذایی، سودهای سرشار مالی متعاقب آن و یا انجام آزمایش‌های اصلاح ژنتیکی به منظور کسب معلومات علمی جدید تنها گوشه‌ای از کوه یخی بزرگی هستند که بخش اعظمی از آن در زیر آب و دور از دیده‌ها قرار دارد. تکنولوژی مهندسی ژنتیک به مانند سایر علوم می‌تواند کاربری‌های مخرب و کشنده‌ای نیز داشته باشد. در حقیقت زمانی که نوبت به مهندسی ژنتیک انسانی می‌رسد سؤالات زیادی در مورد آینده آن و نیز مسائل پشت پرده پدید می‌آیند. در ادامه گزارش حاضر سعی می‌گردد تا زوایای گوناگون مهندسی ژنتیک و کاربری‌های ضد بشری آن مورد کنکاش قرار گیرند.

 


تفاوت در انداره ماهی‌های سالمون ژنتیکی و قزال‌آلای معمولی

 


تولد اولین نوزادان ژنتیکی در آمریکا

در ژوئن 2012 رسانه‌ها اخباری را منتشر نمودند مبنی بر اینکه دانشمندان آمریکایی توانسته‌اند پس از آزمایشات مربوطه سی کودک را که تحت تغییرات ژنتیکی قرار گرفته بودند به دنیا آورند. بنا بر این گزارشات، سه کودکی که تا کنون آزمایش شده‌اند ژن‌های سه نفر را به ارث برده‌اند. 15 نفر از این نوزادان طی سه سال گذشته و در نتیجه یک برنامه آزمایشی در "مؤسسه علوم و پزشکی باروری" در نیوجرسی به دنیا آمدند.

 


در آمریکا کودکانی با سه پدر و مادر به دنیا می‌آیند

کودکان از زنانی به دنیا آمدند که دچار مشکلات ناباروری بوند. ژن‌های یک زن دیگر قبل از باروری به تخمک‌های زنان نابارور تزریق شدند تا آنها بتوانند بارور گردند. آزمایشات ژنتیکی بر روی دو کودک یک ساله نشان می‌دهند که آنها DNA سه فرد را به ارث برده‌اند – دو زن و یک مرد.[11] این امر نشان می‌دهد که آگاهی دانشمندان در مورد علوم ژنتیک و DNA افزایش بسیاری یافته است. در حقیقت طی دهه‌های گذشته تلاش بسیاری صورت گرفته تا ساختار DNA انسان کشف گردد و البته این امر تبعات خاص خود را در حوزه طراحی و تولید تسلیحات جدید خواهد داشت،‌ تسلیحاتی که قرار است یک نژاد یا قوم خاص را مورد هدف قرار دهند.

 


پروژه ژنوم انسانی

طرح نقشه‌برداری و تعیین توالی کل ژنوم انسان اولین بار در سال ۱۹۸۴ در کنفرانسی در "آلتایوتا" (Alta Uta) عنوان شد. تأمین قسمتی از بودجه این پروژه را وزارت انرژی آمریکا به عهده گرفت و در سال ۱۹۸۸ کنگره آمریکا رسماً اجرای پروژه ژنوم انسانی را از سال ۱۹۹۱ به مدت ۱۵ سال تصویب کرد. در این سال مؤسسه بهداشت ملی آمریکا (NIH) نیز برای اجرای این طرح اعلام آمادگی کرد. بزودی کشورهای انگلیس، فرانسه، آلمان و ژاپن نیز به این پروژه پیوستند. در سال ۱۹۹۸ سازمان ژنوم انسانی (HUGO) ایجاد شد. اهداف اولیه پروژه ژنوم انسانی که از سوی سازمان ژنوم انسانی دنبال می‌شد چنین است:

  • تعیین نقشه دقیق ژنتیکی کروموزوم‌ها
  • تهیه نقشه فیزیکی کروموزوم‌های ارگانیسم‌هایی که به‌عنوان مدل انتخاب شده‌اند
  • تعیین توالی کل ژنوم انسان
  • ایجاد شبکه‌های ارتباطی و بانک‌های اطلاعاتی

تعیین توالی بیش از ۹۰ ٪ ژنوم انسان در فوریه سال ۲۰۰۱ به پایان رسید. اما هنوز بسیاری از ژن‌های انسان شناسایی نشده‌اند.

 


پروژه ژنوم انسانی، برنامه‌ای بین‌المللی برای شناسایی ژن‌های انسان


البته این پروژه نیز مجادلات خاص خود را در پی داشته است. در ادامه مطلب حاضر خواهیم دید که چگونه موضوع تعیین ژنوم انسانی علاوه بر مصارف پزشکی و علمی صلح‌آمیز می‌تواند به عنوان سنگ بنای مخوف‌ترین تسلیحاتی که می‌تواند به دست بشر ساخته شود به کار رود، سلاحی که نه ساختمان‌ها و تأسیسات بلکه فقط انسان‌ها را هدف قرار خواهد داد، آن هم نه همه انسان‌ها بلکه یک نژاد یا قومیت خاص!

 


بیوتسلیحات قومی و نژادی

هدف از ساخت یک بیوسلاح قومی (سلاح بیوژنتیک) هدف قرار دادن اعضای اصلی یک قوم یا نوع ژنی خاص می‌باشد. در سال 1997، ویلیام کوهن، وزیر دفاع آمریکا، به این موضوع به عنوان یک خطر بالقوه اشاره نمود.[12] در سال 1998، متخصصین تسلیحات بیولوژیکی اعلام داشتند که "سلاح ژنتیک" قابل طراحی و تولید است و حتی ادعا نمودند که دانشمندان شوروی سابق برخی آزمایشات را برای شناسایی تأثیر مواد مختلف بر روی ژن‌های انسانی انجام داده‌اند.[13] البته سازمان سیا نیز از قبل برنامه خود در مورد ژن‌ها را آغاز کرده بود. پروژه سوسمار (Chameleon Project) یک مرکز تحت کنترل سازمان سیا است که در ایالت نوادا واقع بوده و در آن آزمایش‌های محرمانه انسانی با موضوع DNA انجام می‌گیرد. فعالیت این مرکز بسیار محرمانه بوده و اطلاعات چندانی در مورد آن در دسترس نمی‌باشد.

 


تسلیحات بیوژنیک، از عوامل اصلی علاقه قدرت‌های بزرگ به ژنوم انسانی

امکان ساخت یک "بمب ژنتیکی" در کتاب پرفسور وینسنت ساریش (Vincent Sarich) و فرانک میلی (Frank Miele) با عنوان "نژاد: واقعیت تفاوت‌های انسانی" که در سال 2004 منتشر شد، مورد تأیید قرار گرفت. مؤلفین معتقد بودند که اطلاعات کسب شده از پروژه ژنوم انسانی در همین راستا مورد استفاده قرار خواهند گرفت. 

 

 

پرفسور وینسنت ساریش دانشمندی که معتقد به وجود "بمب ژنتیکی" است

 

در سال 2005، کمیته بین‌المللی صلیب سرخ چنین اعلام کرد: "احتمال اینکه یک گروه قومی خاص مورد هدف یک عامل بیولوژیکی قرار گیرد چندان دور نیست. این سناریوها زائیده تخیلات کمیته نیستند بلکه توسط تعداد زیادی از متخصصین مستقل و دولتی مورد تأیید قرار گرفته‌اند."[14]

 


"بمب قومی" اسرائیل

در نوامبر سال 1998، "روزنامه "ساندی تایمز" (The Sunday Times) گزارش داد که اسرائیل در تلاش است تا یک "بمب قومی" شامل یک عامل بیولوژیکی که می‌تواند ویژگی‌های ژنتیکی خاص در اعراب را مورد هدف قرار دهد، طراحی و تولید نماید.[15] وب‌سایت "وایرد نیوز" (Wired News) و همچینین "فارن ریپورت" (Foreign Report) نیز این گزارش را تأیید نمودند.[16]

 

 

 

 

ماری کالوین، ‌ژورنالیستی که برنامه مخفی اسرائیل برای تولید "سلاح بیوژنتیکی" را فاش نمود

 

متعاقب این ماجرا، روزنامه‌هایی به مانند "نیویورک‌پست" و سایر رسانه‌ها با حمله به این گزارشات آنها را کاملا بی‌پایه و اساس دانسته و در کل وجود چنین بمب‌هایی را غیرقابل امکان توصیف نمودند. این در حالی است که همانگونه که در بالا نیز اشاره شد، وزیر دفاع پیشین آمریکا و کمیته صلیب سرخ بین‌المللی وجود چنین تهدیداتی را کاملا محتمل و قابل امکان توصیف کرده بودند. با این وجود، موضوع "بمب نژادی" اسرائیل نیز به مانند سایر برنامه‌های تسلیحاتی این کشور بدون هیچ گونه بررسی و مداقه دیگری رها شده و از آن پس سخنی در مورد تسلیحات نژادی این رژیم گفته نشد. قسمت دوم مقاله هیچگاه ارائه نشد و هیچیک از منابع مورد استفاده در این گزارش شناسایی نشدند. مؤلفین گزارش "ساندی تایمز" یعنی اوزی ماهنائیمی (Uzi Mahnaimi) و ماری کالوین (Marie Colvin) دیگر هیچگاه به صورت علنی در مورد این موضوع سخنی نگفتند.

 


ممنوعیت صادرات نمونه‌های بیولوژیکی توسط دولت روسیه

روزنامه روسی "کومرسانت" (Kommersant) در ماه می 2007 با انتشار گزارشی اعلام نمود که دولت روسیه صادرات هر نوع نمونه بیولوژیکی انسانی به خارج از کشور را ممنوع اعلام نموده است.[17] بر اساس این گزارش، دلیل ممنوعیت فوق ارائه یک گزارش محرمانه از جانب سرویس مخفی امنیتی روسیه بود که بیان می‌داشت سازمان‌های غربی در حال انجام آزمایشات بر روی "بیوتسلیحات ژنتیکی" هستند که می‌تواند مردم روسیه را مورد هدف قرار دهد. در گزارش مذکور سازمان‌های دخیل در این آزمایشات عبارت بودند از: "دانشکده بهداشت عمومی هاروارد" (Harvard School of Public Health)، "اتحاد بین‌المللی بهداشت آمریکایی" (American International Health Alliance)، "اداره محیط زیست و منایع طبیعی وزارت دادگستری آمریکا" (Environment and Natural Resources Division)، "مؤسسه کارولینیسکا" (Karolinska Institutet) و آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا. 


تماس با ما

:: موضوعات مرتبط: عمومی , عکس/فیلم , متفرقه , ,
:: برچسب‌ها: ژنتیک , سلاح نژادی , بیوژنتیک ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: